من در اینجا سعی خواهم کرد به مهمترین نکتهی مثبتِ این «رفتارِ کرونایی» بپردازم و آن را بیان کنم. البته وقتی میگویم «رفتار کرونایی» تصور نکنید که من این ویروس را همانند انسانها هوشمند یا ذیشعور میدانم و معتقدم که چنین بیماریای میتواند خردمندانه تصمیم بگیرد. خیر، منظور من از بهکارگیری چنین اصطلاحی این است که ما انسانها به عنوان موجودات عاقل و صاحب تفکر باید در کنش و واکنشهای اجتماعی_فرهنگی خود همانند این ویروس رفتار کنیم و اینگونه در قد و قامت ناممان ظاهر شویم.
و اما بعد:
از درسهای بیماری کرونا (والبته مهمترین درساش) بیطرفی و خویِ عدالتخواهانهی آن است. چنانکه به عیان میبینید، ویروس کرونا دوست و دشمن، کاخ سفید و حوزه علمیهی قم، میخانه و مسجد و چه و چه نمیشناسد و اگر کسی نکات بهداشتی را رعایت نکند، حتماً به آن مبتلا میشود. به قول بعضیها این ویروس بسیار عدالتطلب است و پارتیبازی در کارش نیست. مگر عدالتطلبی همان آرزوی دیرین ما در جامعهی انسانی نبوده. مگر اینهمه دادگاه و مانیفست و سازمان جهانی برای اشاعه و همهگیری این موهبت در نگرفته و نشر یا تأسیس نشده. کاش همهی انسانها و خصوصاً تمدارن میآموختند که همانند ویروس کرونا در قبال یکدیگر به عدالت رفتار کنند و هرگز از عواقب آن نهراسند. نگاه نکنند که فرد خاطی چه منزلت یا دین و مذهبی دارد و یا به کدام نهاد یا فرقهی متفرقه وصل است. عدالت بورزیم (که این به قول قرآن به تقوا نزدیکتر است).
«رفتار کرونایی» به ما میآموزند که خرافه و چسبیدن به تعصبات بیدلیل فرقهای-مذهبی از کمترین ارزشِ عملی برخوردار نیستند و خیلی زود برباد میروند. بله، وقتی پای عمل به میان میآید، سستی و بیپایگی چنین باورها و باورداشتهایی برملا میشود و بیاعتباری آنها را بر آفتاب میافکند. ما آدمیان باید بدانیم که عقل و عقلانیت در نتیجهی اشتباه محاسباتی خدا در خلقت آفریدههای خود، به ما اعطا نشده و حتماً هوشمندانه و با دلیل صورت پذیرفته. ما واجدِ قوه ادارکیم و باید از آن بهره بگیریم. «رفتار کرونایی» به اهمیتِ عقلانیت و سستی باورهای خرافی تذکار میدهد و به ما میآموزد که عاقل باشیم، خرافهپرست.
نهایتاً «رفتار کرونایی» حامل این پیام است که نجات و رهاییِ آدمی در نتیجهی رعایتِ ارزشهای مربوطه، ـــ در قبال بیماری از طریق مراعات نکات بهداشتی و درمانی، و در قبال هستی از طریق پایبندی به مواهب اخلاقی و انسانی،ـــ به دست میآید و اینگونه به منصهی ظهور میرسد. در اینجا برای هیچکس بیجهت نوشابه باز نمیکنند و به قول شاعر «مزد آن گرفت جانِ برادر که کار کرد».
با آرزوی سلامتی برای همه جهانیان و جهانمان.
حسین پورفرج
سیزدهم اسفندماه نود و هست
درباره این سایت